معرفی کتاب انسان خردمند

7 آبان 1400
نویسنده: اعظم بجاری

کتاب انسان خردمند یک کتاب جامع و کامل درباره نحوه پیدایش و تکامل انسان است که این موضوع را به صورت روایتی علمی و تاریخی مورد بررسی قرار می‌دهد.

کتاب «انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر» یکی از بهترین کتاب‌های تاریخی و علمی درباره تکامل انسان از گذشته تا به امروز است. انسان خردمند اثری است که سیر رشد و تکامل انسان در طول تاریخ را به صورت دقیق و از منظر علمی مورد بررسی قرار می‌دهد. این کتاب برای اولین بار در سال 2011 توسط یووال هراری به زبان عبری در اسرائیل نوشته شد و در سال 2014 نیز به زبان انگلیسی منتشر گردید.

نویسنده در کتاب انسان خردمند با بررسی دقیق برهه‌های تاریخی مختلف و مسائل زیست شناسی مربوط به انسان‌های صدهزار سال گذشته تا انسان‌های امروزی، میزان درک و آگاهی خوانندگان نسبت به موجودیت بشر را افزایش دهد. این کتاب در واقع تاریخچه بشریت را از تکامل گونه‌های باستانی انسان در عصر حجر تا قرن بیست و یکم را بررسی می‌کند. این اثر در زمان انتشار با استقبال بسیار خوبی از خوانندگان در سراسر دنیا مواجه شد اما برخی اساتید و صاحب نظران تاریخی درباره صحت محتوا و مطالب این کتاب، شک و تردید داشتند. این کتاب در چارچوبی قرار دارد که علوم طبیعی را با علوم اجتماعی تلاقی می‌دهد. یعنی رشد و تکامل انسان به عوامل بسیاری وابسته است. برخی ویژگی‌های محیطی و برخی خصایص ذاتی و نهادینه در وجود انسان در طول تاریخ او را از سایر موجودات متمایز ساخته است.

معرفی کتاب انسان خردمند

کتاب انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر (Sapiens: A Brief History of Humankind) همانگونه که از نام آن پیداست، اثری است که تاریخچه حیات انسان در طول تاریخ را مورد بررسی قرار می‌هد. نویسنده برای نوشتن این اثر از کتاب «اسلحه میکروب و فولاد» که در سال 1997 میلادی نوشته شده، الهام گرفته و اذعان دارد که «می‌شود سوال‌های بزرگ پرسید و به صورت علمی به آن‌ها پاسخ داد». صدهزار سال گذشته، شش گونه انسانی بر روی کره زمین زندگی می‌کردند و اکنون تنها یک گونه از آنها به حیات خود ادامه می‌دهد.

این گونه‌ی پر رمز و و راز، ما هستیم که از زمان‌های گذشته تا به امروز تکامل پیدا کرده و تبدیل به انسان‌های امروزی شدیم. نویسنده در کتاب انسان خردمند تحقیقات خود از تاریخ بشریت را در یک چارچوب قرار می‌دهد. وی علوم طبیعی را عامل محدودیت فعالیت‌های انسان می‌داند و علوم اجتماعی را نیز شکل دهنده آنچه در این محدوده اتفاق می افتد در نظر می‌گیرد. هراری در این کتاب تاریخچه پیدایش و تکامل انسان از عصر حجر تا قرن بیست و یکم را با ذکر دلایل و بیانیه‌های علمی و با تمرکز بر ایده انسان خردمند مورد بررسی قرار می‌دهد. وی تاریخچه پیدایش بشر در طول تاریخ را به چهار بخش عمده و اصلی تقسیم می‌کند:

انقلاب شناختی (مدرنیته رفتاری)

انقلاب کشاورزی (انقلاب نوسنگی)

وحدت و یکپارچگی انسان‌ها (ادغام تدریجی سازمان‌های سیاسی انسانی به یک امپراطوری جهانی)

انقلاب علمی (ظهور علم عینی)

با ظهور انقلاب شناختی، انسان‌ها ماهیت وجودی خود و جهان پیرامونشان را درک کردند و با ظهور انقلاب کشاورزی به انسان‌های یک جانشین تبدیل شدند. پس از آن با یکدیگر متحد شدند و یک امپراتوری واحد را به وجود آوردند و با انقلاب علمی نیز به تدریج بر جهان سلطه پیدا کردند. موضوع اصلی بحث نویسنده در این کتاب این است که انسان‌های خردمند بر جهان مسلط شدند زیرا آنها تنها حیوانی بودند که می‌توانستند در تعداد بالا با یکدیگر، همکاری انعطاف‌پذیر داشته باشند.

هراری اذعان دارد که انسان‌های خردمند در زمان ماقبل تاریخ عامل اصلی انقراض سایر گونه‌های انسانی مانند نئاندرتال‌ها و تعداد بی‌شماری از حیوانات عظیم‌الجثه بوده‌اند. انسان‌های اولیه مانند سایر جانداران تنها زندگی روزمره داشتند و تاثیر چندانی بر محیط پیرامون خود نداشتند.

انسان‌های صد هزار سال پیش تنها برای زنده مانده در میان موجودات دیگر تلاش می‌کردند و دغدغه‌ای جز زنده ماندن و تهیه خوراک روزانه خود نداشتند. اما بر اثر ایجاد برخی تغییرات و تحولات زیستی مانند تغییرات بدنی جهت مطابقت با محیط اطراف، کشف آتش، مهارت خواندن و نوشتن، کار گروهی، ساخت ابزارهای مختلف و … انسان‌ها از سایر موجودات متمایز شدند و به تدریج در رأس هرم کلیه موجودات زنده قرار گرفتند. این برتری نسبت به سایر موجودات در گذر زمان، انسان را به موجودی بی‌رحم و خطرناک تبدیل کرد که دوست داشت بر تمام دنیا سلطه داشته باشد. این خودخواهی و حس برتری نسبت به سایر موجودات، انسان را تا مرز ادعای خدا بودن نیز پیش برد.

قدرت طلبی و کمال طلبی از ویژگی‌های بارز انسان‌ها محسوب می‌شوند که در کتاب انسان خردمند به آنها اشاره شده و در بخش انتهایی این کتاب به طور کامل به آنها پرداخته شده است. هراری در انتهای کتاب خود مسئله ادعای خدا بودن انسان را مطرح می‌کند و بر این باور است که بشر هیچگاه از تلاش برای رسیدن به قدرت دست برنمی‌دارد و حال که نسبت به تمام موجودات کره زمین، برتری دارد، اصلا نمی‌داند که با ویژگی‌های خارق‌العاده و قدرت خود باید چه کند.

در واقع بشر به نوعی خدای خودساخته تبدیل شده که همیشه به دنبال رسیدن به آرزوهایش بوده و هرگز از آن کسی که هست، رضایت ندارد. هراری در ادامه این پرسش را مطرح می‌کند که «آیا چیزی خطرناک‌تر از خدایانِ ناخشنود و ولنگار که نمی‌دانند چه می‌خواهند وجود دارد؟». در کتاب انسان خرمند سرگذشت انسان‌ها از همان ابتدای پیدایش تا به امروز و حتی آینده بشر در دنیای بی‌رحم کنونی مورد بررسی قرار گرفته است.

این کتاب دارای چهار بخش اصلی و کامل است که در هر بخش یک موضوع حیاتی و قابل تأمل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. موضوعات گسترده‌ای در کتاب انسان خردمند پوشش داده شده‌اند که هیچکدام از آنها نظریه یا عقیده شخصی نویسنده نیستند. تمام اظهارات و محتوای این کتاب به صورت علمی بیان شده‌اند و به همین دلیل برخی منتقدان و محققان از صحت آنها اطمینان کافی ندارند. بخش‌های کتاب انسان خردمند شامل بخش‌های زیر است:

بخش اول:

  • موجود بی‌اهمیت
  • درخت دانش
  • یک روز از زندگی آدم و حوا
  • طوفان بزرگ

بخش دوم:

  • بزرگ‌ترین فریب تاریخ
  • ساختن اهرام
  • اضافه بار حافظه
  • در تاریخ عدالتی نیست

بخش سوم:

  • پیکان تاریخ
  • رایحه پول
  • بینش‌های امپراتوری
  • قانون دین
  • راز موفقیت

بخش چهارم:

  • کشف نادانی
  • پیوند علم و امپراتوری
  • کیش سرمایه‌داری
  • چرخ‌های صنعت
  • انقلاب دائمی
  • و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردند
  • فرجام خردمند

سخن آخر:

  • موجودی که خدا شد

با نگاهی اجمالی به موضوعات کتاب انسان خردمند می‌توانید میزان گستردگی موضوعات مورد بحث در آن را ارزیابی کنید. با خواندن این کتاب می‌توانید به چیستی انسان در طول تاریخ پی برده و از گذشته و حتی آینده بشریت نیز اطلاعات علمی و کاملی بدست آورید.

 

درباره نویسنده کتاب انسان خردمند

کتاب انسان خردمند توسط یووال نوح هراری (Yuval Noah Harari) اندیشمند، تاریخ‌دان و استاد تاریخ در دانشگاه عبری اورشلیم نوشته شده است. او در تاریخ 24 فوریه 1976 (5 اسفند 1354) در اسرائیل متولد شده و دارای مدرک دکترای تاریخ از دانشگاه آکسفورد است. در میان آثار و نوشته‌های او دو کتاب «انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر» و کتاب «انسان خداگونه: تاریخ مختصر آینده» از جمله پرفروش‌ترین آثار او هستند. کتاب انسان خردمند در فهرست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز قرار دارد که در زمان انتشار با استقابل بسیار خوبی از سوی خوانندگان در سراسر دنیا مواجه شد. این کتاب برای اولین بار در سال 2011 به زبان عبری نوشته شد و در سال 2014 نیز به زبان انگلیسی ترجمه و روانه بازار شد.

آثار یووال هراری توسط افراد مهمی چون باراک اوباما و بیل گیتس مورد تحسین قرار گرفته‌اند و خواندن کتاب انسان خردمند نیز توسط این دو شخصیت شهیر به مردم پیشنهاد شده است. هراری در سال‌های 2009 و 2012 توانست جایزه «پولانسکی» را برای اصالت و نوآوری‌اش دریافت کند و در سال 2011 نیز جایزه «انجمن تاریخ نظامی میکادو» را بدست آورد. او عضوی از فرهنگستان علوم اسرائیل است و جایزه منکاد از انجمن تاریخ نظامی را نیز دریافت کرده است. کتاب انسان خردمند در سال 2015 برنده جایزه Wenjin چین شد و مورد تحسین منتقدان ادبی قرار گرفت. هراری یکی از نویسندگان تاثیرگذار و مهم اسرائیل محسوب می‌شود که علاوه بر کشور خود در سراسر دنیا نیز از محبوبیت خاصی برخوردار است.

ترجمه کتاب انسان خردمند

کتاب انسان خردمند تا کنون به بیش از 60 زبان دنیا ترجمه شده است و یک کتاب ارزشمند بین‌المللی محسوب می‌شود. این کتاب در سال 1396 توسط «نیک گرگین» به زبان فارسی ترجمه شد و انتشارات «نشر نو» نیز آن را روانه بازار کرد. کتاب انسان خردمند در ایران با استقبال بسیار خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد و تا سال 1397 به چاپ یازدهم رسید. این کتاب 621 صفحه دارد و بسیار روان و قابل فهم ترجمه شده است. کتاب انسان خردمند علاوه بر نیک گرگین، توسط «محسن مینوخرد» با عنوان «ساپی‌ینس: گشت‌وگذاری در تاریخ بشر» به فارسی ترجمه شده که انتشارات «چشمه» آن را به بازار عرضه کرده است.

در بخشی از کتاب انسان خردمند می‌خوانیم:

ما نه‌ تنها خویشاوندان بدوی بسیاری داشته‌ایم، بلکه روزگاری صاحب خواهر و برادرهای زیادی هم بوده‌ایم. ما به این فکر عادت کرده‌ایم که تنها موجودات بشری هستیم، چون گونه‌ی ما طی 10هزار سال گذشته تنها گونه‌ی بشری روی کره‌ی زمین بوده است.

همه گونه‌های انسانی، علی‌رغم تفاوت‌های زیادشان، چند ویژگی مشترک دارند که آنها را از موجوات دیگر متمایز می‌کند. بارزترین ویژگی این است که انسان، در قیاس با سایر جانداران، مغز فوق‌العاده بزرگ‌تری دارد.

انقلاب کشاورزی یکی از بحث‌برانگیزترین وقایع تاریخ است. بعضی طرفداران دو آتشه آن ادعا می‌کنند که این انقلاب بشر را در مسیر رفاه و ترقی قرار داد. دیگران آن را منجر به تباهی بشر می‌دانند و معتقدند که نقطه عطف سرنوشت‌سازی بود که باعث شد انسان خردمند همزیستی صمیمانه خود با طبیعت را رها کند و به سوی حرص و آز و ازخودبیگانگی بشتابد. این مسیر، به هر سمتی که بود، راه برگشتی نداشت. کشاورزی جمعیت را چنان به سرعت و از اساس افزایش داد که هر جامعه کشاورزی پیچیده‌ای اگر به شکار و گردآوری خوراک بازمی‌گشت دیگر نمی‌توانست مثل سابق به بقای خود ادامه دهد.